تاریخ : شنبه 93/10/6 | 5:41 عصر | نویسنده : میرزاده | نظرات ()
تاریخ : شنبه 93/10/6 | 5:35 عصر | نویسنده : میرزاده | نظرات ()
.
نزدیک به چهل روز از غروب غم انگیز شقایق ها میگذرد
.
و هنوز صدای به هم خوردن شلاق ها بر پیکر الاله ها به گوش می رسد
.
و جز اسارت ، سیلی ، غربت و فریاد سهم اهل بیت محمد رسول الله چیزی جز این نبود
.
چهل روز است در سوگ ابر مردی نشسته ایم که حیات اسلام
.
مدیون رگ های پاره پاره گلوی او ست
.
قصه عاشورا قصه سر و نیزه است
.
و قصه لبهای خونین و قرآن است
.
قصه سیلی و صورت کودک غمگین از تکه تکه شدن پدر است
.
اینها همه حقیقتی است که هر ساله مثل پرده از جلوی چشمان ما می گذرد
.
اربعین را با رقیه حسین و علی اصغرش در بغل گرفتیم ناله زدیم و درد دلها گفتیم
.
این چهل روز از عمق وجودمون فریاد زدیم و به سینه زدیم و حسین حسین گفتیم
.
تاریخ : شنبه 93/10/6 | 4:53 عصر | نویسنده : میرزاده | نظرات ()
تاریخ : شنبه 93/10/6 | 4:39 عصر | نویسنده : میرزاده | نظرات ()
تاریخ : شنبه 93/10/6 | 4:37 عصر | نویسنده : میرزاده | نظرات ()